چه کار کنیم فرزندمان چاق نشود؟ ممنوعیت حجاب برای زنان مسلمان فرانسوی در المپیک پاریس چرا زنان بعد از یائسگی دچار بی اختیاری ادرار می‌شوند؟ دست‌هایی که بوی خیر می‌دهند موقوفات زنان از صفویه تا قاجار در مشهد ویدئو | زنان و دختران، قربانی‌های روابط بی حد و مرز آزادی جنسی سوء استفاده از کودکان را در تبلیغات ممنوع کنید پردرآمدترین مشاغل خانگی برای بانوان کدام‌اند؟ این خانم معلم کودکان بازمانده از تحصیل را نجات می‌دهد ضربه مهلک غرب بر بنیان خانواده با به رسمیت شناختن خانواده‌های تک والد و همجنس تأثیر شیردهی بر سیستم ایمنی مادر و نوزاد دستگیری مدیر یک آرایشگاه زنانه به خاطر استفاده دختر بچه در تبلیغات فرزندآوری باید یک ضرورت ملی باشد نسل جوانِ باغیرت، متعهد و مسئولیت‌پذیر، نیاز آینده جامعه ماست شرایط حجاب با اجرای طرح نور تغییری کرده است؟ رسالت رو به گسترش آموزش زنان؛ کاهش شکاف جنسیتی کاهش مصرف نمک، راهی برای تسکین دردهای زنانه تدوین منشور مشاوره خانواده نهایی شد رشد ۲.۴۳ درصدی موالید مادران ۲۰ تا ۲۴ سال پویش ملی «مادران نسل رضوی» از دهه کرامت در سراسر کشور آغاز خواهد شد
سرخط خبرها
بازنمایی مناسب و متعالی زن مسلمان در «به امید دیدار»

بازنمایی مناسب و متعالی زن مسلمان در «به امید دیدار»

  • کد خبر: ۲۱۱۴۷۰
  • ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۸:۱۲
مدیر تولید «به نشر» انتشارات آستان قدس رضوی گفت: «به امید دیدار» تنها یک اثر تاریخی یا مذهبی نیست؛ بلکه نویسنده کوشیده است تا با بازنمایی دوران سیاه عصر جاهلیت و نگاه نازل و فرومایه مردان به جایگاه زن در این دوره، اسلام را به عنوان راه نجاتی روشن معرفی کند.

مهدی سیم‌ریز در گفتگو با شهرآرانیوز در خصوص رمز موفقیت تولیدکننده آثار دینی در بخش‌های رسانه‌ای گفت: تجربه تولید آثار دینی، بار‌ها ثابت کرده است که بهترین اتفاق در داستان، زمانی رخ می‌دهد که خالق اثر در بستر مناسبی که برای روایت خود ایجاد کرده است با احتیاط و مراعات از کنار سوژه اصلی گذشته و بدون پرداختن مستقیم به مضمونی که ملاحظات خاصی دارد، راحت و بی پیرایه قصه‌اش را بیان کند.

دو نمونه شناخته‌شده و در عین حال بسیار زیبا و تأمل برانگیز از این دست آثار در هنر شیعی، سریال «امام علی (ع)» و فیلم سینمایی «روز واقعه» است که در آن نویسنده و کارگردان با پردازش وقایع پیرامون امام معصوم، از هر چیز آینه‌ای ساخته تا انعکاس زیبایی مضمون اصلی باشد و بدون افتادن در دام غلوّ، اغراق یا حتی اغوای احساسی و اعتقادی مخاطب، نسیمی لطیف از وجود مطلوب را در کوچه پس کوچه‌های داستان جاری کرده‌باشد.

سیم ریز این نظر را درباره رمان "به امید دیدار" هم داشت و افزود: این کتاب که این روز‌ها برای نخستین بار و به همت انتشارات به‌نشر به قلم مریم شریف رضویان وارد بازار کتاب شده است را می‌توان به جرات اثری ادبی از همان دست آثاری دانست که پیش‌تر از آن صحبت به میان آمد.

نویسنده اثر که قصد نگارش رمانی ویژه برای وجود مقدس حضرت زهرا (س) را داشته‌است، ابتدا با انتخابی هوشمندانه شخصیت اصلی داستانش را زنی غیرمسلمان قرار داده که در سال‌های آغازین حضور پیامبر (ص) در یثرب، از نزدیک شاهد فراز‌های مهم زندگی صدیقه طاهره (س) بوده و وجود مطهر آن بزرگوار را همچون چراغ راهی، پیش روی خود برای عبور از گمراهی به هدایت می‌بیند.

وی درباره شخصیت اصلی این کتاب اظهار کرد: "اشواق" که زخم خورده و گریخته از جامعه مردسالار عرب عصر جاهلیت است، پس از تعقیب و گریزی سخت و جان‌فرسا برای دفاع از جان دختری که در آستانه تولد دارد، سر از یثرب درآورده، از قضا در سال‌های پر التهاب تاسیس حکومت اسلامی، همسایگی خانواده پیامبر (ص) را تجربه می‌کند.

او که به دلیل تجربیات تلخ خود، نگاهی سرد و غیر قابل اعتماد به مردان دارد، در ابتدا با تردید شاهد روابط پر از عاطفه و احساس پیامبر (ص) با دخترشان حضرت زهرا (س) است و احساس می‌کند همه این داستان مهرِ پدر و دختری، تنها نمایشی برای عوام‌فریبی و جذب دیگران به اسلام است؛ اما رفته رفته با آشنایی با اخلاق متعالی آنها، این رابطه سرشار از محبت پدر و دختری را باور می‌کند و دلباخته وجود مطهر حضرت زهرا (س) می‌شود.

سیم ریز درون‌مایه اصلی داستان "به امید دیدار" را با نگاهی جامعه‌شناسانه، بررسی جایگاه متعالی زن در اسلام دانست و ادامه داد: این اثر تنها یک اثر تاریخی یا مذهبی نیست؛ بلکه نویسنده کوشیده است تا با بازنمایی دوران سیاه عصر جاهلیت و نگاه نازل و فرومایه مردان به جایگاه زن در این دوره، اسلام را به عنوان راه نجاتی روشن برای برون‌رفت از بحران و بن‌بست کشنده زنان این عصر معرفی کرده و با انعکاس مشی رفتاری خاص پیامبر مکرم اسلام در برابر زنان و خاصه حضرت زهرا (س)، به اهمیت ویژه این مبحث در آخرین دین الهی بپردازد.

مدیر انتشارات به نشر به نکات برجسته این اثر اشاره کرد و گفت: شاخصه برجسته این اثر را می‌توان اینگونه تعریف کرد که نویسنده شخصیت محوری داستان را یکباره در آغوش اسلام نمی‌گذارد؛ بلکه تلاش می‌کند تا با عبور دادن او از حوادث مختلف، ضمن مرور فراز‌های مهم زندگی فاطمه زهرا (س) همچون ازدواج، انفاق لباس عروس، سه روز روزه‌داری، ماجرای فدک و ... اشواق را هر لحظه به اسلام مشتاق‌تر کرده و او با اطمینان کامل قلبی پذیرای این آیین بزرگ گردد.

اگرچه اکثر اطرافیان او، حتی دخترانش، اسلام آورده و با کنایات و اشارات سعی در متمایل کردن او به پذیرفتن این دین دارند، اما انگار او همچون عبدالله نصرانیِ "روز واقعه" که همه حجت مسلمانی خود را حسین بن علی (ع) می‌داند، آن‌قدر به تماشای مشتاقانه یگانه دخت پیامبر بزرگ اسلام ادامه می‌دهد تا همه حجت مسلمانی‌اش فاطمه زهرا (س) باشد.

سیم ریز بیان کرد: مساله مهم مستتر در لایه دوم این اثر داستانی، پرداختن به ریشه‌های اختلاف میان مسلمانان و یهودیان است؛ مبحثی که این روز‌ها و پس از گذشت بیش از ۱۴۰۰ سال از طلوع آفتاب اسلام در افق بشریت، نه تنها مرتفع نگردیده، بلکه شرایطی سخت و بحرانی را پیش روی خود می‌بیند.

نویسنده اثر با نگاهی داستانی، به عناد و کینه یهودیان با پیامبر اسلام پرداخته و با وجود نگاه رافت‌آمیز پیامبر به این قوم، آنان را در انتقام گرفتن و بغض ورزیدن به جامعه مسلمین، همچنان مصمم ترسیم می‌کند. گویی اگرچه اتفاقات در یک بازه حدوداً ۱۰ ساله روایت می‌شود، اما نویسنده در لفافه پیش بینی می‌کند که این عداوت قرن‌ها به طول خواهد انجامید و هیچگاه چنین بغضی پایان نخواهد یافت.

وی تاکید کرد: اساساً این رمان، یک اثر زنانه است. غالب شخصیت‌های اصلی و پیش برنده داستان همچون اشواق، حنیسه، دنیا، حمامه، رعنا، سمرا، تلما و آلا، زنانی هستند که گویی قصه را میان خود تقسیم کرده و جای چندانی برای مردان باقی نگذاشته‌اند؛ تا برخلاف باور عامّه، این بار و در این اثر داستانی، مردان طفیلی وجود زنان باشند.

مفهومی که حتی در بخش ویژه داستان یعنی روایت ارتباط زیبا و عاشقانه پیامبر اسلام با یگانه دختر بزرگوارشان حضرت زهرا (س) نیز به وضوح عینیّت یافته و مصداق بارز حدیث قدسی «لولاک لما خلقت الافلاک و لولا علی لما خلقتک و لولا فاطمه لما خلقتکما» گردیده است؛ انگار همه چیز خلاصه در چند کلمه است: هیچ نبود، اگر «فاطمه» نبود!

سیم ریز اظهار کرد: مریم شریف رضویان در مقام مولف این رمان و به عنوان یک زن نویسنده، شخصیت زن محوری قصه یعنی اشواق را در یک سفر بیرونی و درونی، آنقدر پیش می‌برد تا واله و شیدای قهرمان اصلی داستان شود. این مثلث زنانه میان نویسنده، شخصیت اصلی و قهرمان، آن‌قدر قوی و با احساس شکل می‌گیرد که هر مخاطبی چه زن و چه مرد را تحت تاثیر خود قرار داده، تا جایی که آخرین حرف‌های اشواق در مقابل خانه در و دیوار سوخته حضرت زهرا (س)، حرف دل همه می‌شود:

«فاطمه جان! چقدر دلتنگ دیدار صورت تابناک و لبخند دلنشینت هستم. پدرت در غدیر خم از فرزندت مهدی گفت. آه که چقدر مشتاق او و روزگار اویم. آیا عمرم آن‌قدر کفاف خواهد داد که ببینمش؟ اما اگر هم مرگم فرا برسد باکی نخواهم داشت؛ پا به دنیایی خواهم گذاشت که جاودان است. در آن مرگ نمی‌تواند جمع عزیزان را پراکنده کند. من در انتظار دیدارت در آن دنیا لحظه شماری خواهم کرد. به امید دیدار فاطمه جان، به امید دیدار!»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.